قلهها و درهها
کتاب قلهها و درهها را تمام کردم. عالی بود و برای جوانها لازم...
آنچه امروز از حل جدول آموختم
آنچه امروز از حل جدول یاد گرفتم یا مرور شد:
بیگلر: بزرگ طایفه
بایرام: عید ترکی
آشوبطلبی: آنارشیسم
نامهنویس: مترسّل
مصونیت: ایمنی
غذای ژاپنی: سوشی
پرستشگاه یهود: کنیسه
زعفران: هرد
جیوه: آبک، سیماب
جدول جلوم روی میز کامپیوتر هست، تا انرژیم میافته جدول حل میکنم شارژ میشم!
مشاوره شغلی
دانشجو ۲۳ سالشه، آمده میگه: استاد، آمدم مشاوره شغلی... گفتم احسنت، برای بچهت دیگه؟ میگه نه، برای خودم! هنوز ازدواج نکردم... گفتم: پسر خوب، حالا فرصت بود، چه عجلهاییه!؟ من گفتم آمدی بپرسی چطور از الان زندگی و رفتار کنم که بچههام ۳۰ سال دیگه فلان شغل رو کسب کنن...
و مشکل ما همینه! مشاوره شغلی برای فرد باید قبل از نطفهش شروع بشه؛ در حالی که الان در ۲۵ سالگی شروع میشه!!
کمدرآمدترین دوران
کمدرآمدترین دوران عمرم زمانهایی بوده که از «بخشش مالی» (صدقه، قرض، کمک، خمس و...) غافل بودهام!
درک کردم که چرا چکیده همه کتابهای موفقیت و انگیزش مالی یک عبارت است: «برای پولدار شدن باید پول را ببخشی»
واژه خنگ
میدونستید خُنگ درستشه نه خِنگ؟ ببینید
(البته در خراسان خِنگ هم استفاده شده اما خُنگ کهنتر هست)
مشتریان دانشجویان
دانشجویانی که در این سالها آموزش دادهام حالا به یکی از مهمترین منابع درآمدی آفتابگردان تبدیل شدهاند. دانشجویانی دارم که دهها محصول (نمرا و تستا و حجرا و هاست و...) از ما برای مشتریان خودشان خرید کردهاند.
واژه صلیب
واژه «صلیب» معرَّب (عربیشدهی) واژه چلیپا در فارسی است.
make the system better
avoid making the system bigger, only make it better
چشم در تاریکی
در شبکیهی چشم انسان، دو نوع سلول اصلی وجود دارد: سلولهای مخروطی که در روشنایی روز فعالاند و مسئول دیدن رنگها هستند؛ و سلولهای استوانهای که در تاریکی کار میکنند، اما رنگها را تشخیص نمیدهند.
رنگ قرمز نسبتبه رنگهای دیگر در تاریکی بیشتر رنگ میبازد و توجه ببیننده را جلب نمیکند
وقتی در محیط روشن هستیم، سلولهای مخروطی دنیایی رنگارنگ به ما نشان میدهند، اما بهمحض تاریک شدن فضا، استوانهایها وارد عمل میشوند تا بتوانیم در نورِ کم ببینیم؛ هرچند سیاه و سفید. در این جابهجایی، پدیدهای جالب بهنام اثر پورکینیه (Purkinje Effect) رخ میدهد: در تاریکی، چشم انسان به رنگهای آبی و سبز حساستر میشود و قرمز را تقریباً نادیده میگیرد. به زبان سادهتر، وقتی نور کم میشود، رنگهای گرم زودتر از بین میروند.
واژه ژیمناستیک
واژه ژیمناستیک به یونانی یعنی برهنه.
یونانیها در صدها سال پیش مراسم و جشنهایی داشتند که در آنها کاملاً برهنه میشدند. ژیمناستیک از آن مراسم گرفته شده...
هماهنگی بانک مرکزی
یعنی این بانک مرکزی نباید یک هماهنگی با بانکها انجام بده که همه بانکها در انتخاب نامها و آدرسها هماهنگ عمل کنند؟
هر بانک آدرس اینترنتبانکش با دیگری متفاوت هست!
پاسارگاد: vbank.pbi.ir
تجارت: ib.tejaratbank.ir
سپه: ib.banksepah.ir
ملی: baam.bmi.ir
ملت: ebanking.bankmellat.ir
اقتصاد نوین: modern.enbank.ir
حداقل بگید همه مثلاً زیردامنه ib رو ایجاد کنن، ریدایرکت کنن روی اینترنتبانکشون...
خدا مدیران باسلیقه رو زیاد کنه!
پرسنگ
پرسنگ، ۵ هزار ذرع بوده.
ذرع، ۱۰۴ سانتیمتر است.
ایرانیان محدوده هر چیزی را با سنگ مشخص میکردند.
پرسنگ محدودهای بوده که یک انسان در یک ساعت میتوانسته پیاده برود؛ یعنی حدود ۵.۲ کیلومتر.
در دوران اسلامی به فرسخ تغییر کرد.
در زمان ناصرالدین شاه این عدد به ۶ کیلومتر گرد شد.
فرسخ شرعی: ۵.۸۵ کیلومتر.
تعقیبات نمازها
نمیدانم کسی که تعقیبات نمازها را (با درک معنی) نمیخواند، لذتی از زندگی میبرد؟ یکی از یکی زیباتر...
اگر دین اسلام هیچ چیز نبود جز اینکه بگوید صبحها این عبارات را با خود تکرار کنید؛ من عاشق این دین میشدم:
تعقیب نماز صبح:
بِسْمِ اللّٰهِ وَصَلَّی اللّٰهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، ﴿وَأُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَی اللّٰهِ إِنَّ اللّٰهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ، فَوَقَاهُ اللّٰهُ سَيِّئاتِ مَا مَكَرُوا﴾، ﴿لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّی كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ، فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِينَ﴾. ﴿حَسْبُنَا اللّٰهُ وَنِعْمَ الْوَكيلُ، فَانْقَلَبُوا بِنِعْمةٍ مِنَ اللّٰهِ وَفَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ﴾، مَا شَاءَ اللّٰهُ لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّٰهِ، مَا شَاءَ اللّٰهُ لَامَا شَاءَ النَّاسُ؛ مَا شَاءَ اللّٰهُ وَإِنْ كَرِهَ النَّاسُ، حَسْبِیَ الرَّبُّ مِنَ الْمَرْبُوبِينَ، حَسْبِیَ الْخالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِينَ، حَسْبِیَ الرَّازِقُ مِنَ الْمَرْزُوقِينَ، حَسْبِیَ اللّٰهُ رَبُّ الْعالَمِينَ، حَسْبِی مَنْ هُوَ حَسْبِی، حَسْبِی مَنْ لَمْ يَزَلْ حَسْبِی، حَسْبِی مَنْ كَانَ مُذْ كُنْتُ لَمْ يَزَلْ حَسْبِی، حَسْبِیَ اللّٰهُ، لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ، عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ، وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ.
هر چند هیچ چیز عربی نمیشه، اما به هر حال، معنی برخی فرازها:
من کارم را به خداوند وامیگذارم؛ زیرا خداوند به بندگان بیناست؛ ...
معبودی جز تو نیست، تو [از هر عیب و نقصی] منزّهی...
خداوند برای ما بس است و او نیکو کارسازی است...
آنچه خدا بخواهد همان میشود، هیچ نیرو و توانی نیست جز خدای [بلندمرتبه بزرگ]؛ آنچه خدا بخواهد آن میشود نه آنچه مردمان بخواهند؛ آنچه خدا بخواهد آن خواهد شد گرچه مردمان خوش ندارند، کفایت میکند «تربیتکننده» مرا از یاری «تربیتشدگان»، کفایت میکند مرا «خلقکننده» از کمک «خلقشدگان»، کفایت میکند مرا «روزیدهنده» از لطف «روزیخواران»، خدای یکتا پروردگار جهانیان کفایتم میکند، مرا بس است آنکه بهحقیقت مرا بس است، مرا بس است آنکه همواره مرا بس است، مرا بس است آنکه همواره از آنگاه که بودهام مرا بس بوده است، مرا بس است خدایی که معبودی جز او نیست، بر او توکل نمودم و اوست پروردگار عرش بزرگ.
تغییر سؤال معجزه میکند
بسیاری از مشکلات بشر از نوع سؤال پرسیدن او شروع میشود. هوسرل
چقدر این مطلب زیباست.
مرگ مؤثر
مهمترین چیزی که از خداوند میخواهم «مرگ مؤثر» است. چیزی شبیه به مرگ «مهسا امینی» اما با ۱۸۰ درجه چرخش! مرگ او از مؤثرترین مرگها بود؛ بسیاری با مرگ او مُردند و به فنا رفتند... دوست دارم با مرگ من بسیاری احیاء شوند و به بقاء روند...
آمین یا رب العالمین
(او چه کرده بود که چنین مرگ مؤثر منفیای نصیبش شد؟ اگر بدانم، شاید انجام معکوسِ آن، فایده کند)
واژهشناسی واژه paper
واژه paper از همون واژه پاپیروس؛ گیاهی که چهار هزار سال پیش مصریان برای ساخت کاغذ از آن استفاده میکردند گرفته شده...
نسل جدید
واقعاً از تدریس به نسل جدید لذت نمیبرم... قریب به اتفاقشون بسیار حواسپرت و کاهلکار هستن؛ موبایل زندگیها رو نابود کرد... دائماً حواسشون پرت گوشی میشه و غرق اون میشن...
درماندگی آموختهشده
برای همیشه تصور میشد هیچکس نمیتواند دو یک مایل را در کمتر از ۴ دقیقه انجام دهد؛ اما وقتی یک نفر آن را انجام داد هزاران نفر بعد از او توانستند این کار را انجام دهند!
- کتاب بی حد و مرز